کشور اخطارها !

خورنا | علی عبدالخانی:

*پرده اول:*
در حاشیه فرو ریختن ساختمان پلاسکو اظهارات جوک گونه زیادی مبنی بر تحویل چند ده اخطار به کسبه از زبان شورائیان و مسئولان شهرداری شنیدیم و ناخود آگاه از خود پرسیدیم که قابلیت معنایی اخطار نمی تواند از سه مرتبه تجاوز کند و پس از آن به الزام قانونی (از طریق مرجع قضایی) تبدیل می شود اما ظاهرا بی اعتنایی این قبیل نامسئولان به شعور مردم آنها را به بیان چنین اظهارات ابلهانه ای وا می دارد.
*پرده دوم:*
آراس به نقل از استاندار خوزستان نوشت:
*مسئولان به خود بیایند و وضعیت مناطق محروم را بهبود ببخشند.*
در رابطه با این سخن استاندار ذکر چند نکته ضروری است:

ظاهرا فضای مدیریتی پیرامون استاندار فضایی مملو از معنویت، فضلیت، قانونمندی و مسئولیت پذیری است و با آنچه ما از حال و گذشته و عملکرد حضرات مدیران استان و اهواز سراغ داریم تفاوت بسیاری وجود دارد! .
ایشان باید توضیح دهند که مدیران غافل از مناطق محروم و آنها که اساسا با قانون و انصاف بیگانه هستند و امپراطور گونه بر مقدرات موسسات خاص حکم می رانند و به نماد ناکارآمدی تبدیل شده اند، چگونه باید به خود آیند؟ با شعارهای پوپولیستی و عوامگرایه که غایت نهایی از طرح آنها فقط و فقط مدیریت زمان است؟
یا این به خود آمدن از جنس واقعیت و صداقت است و با اخطار حقیقی و تهدید به اخراج (خلع از مدیریت) یا الزام آنها به مسئولیت پذیری یا ارسال گزارش عملکرد ناصوابشان به مرکز یا افشای اجزاء سازنده بی تدبیری و سوء استفاده های احتمالیشان نزد افکار عمومی یا…. توام است؟
راقم اطمینان دارد که هنر استانداری در حال حاضر راندن زمان به سمت جلو و کشتن حساب شده آن همچنین این یقین وجود دارد که در این دوره کوتاه همه چیز حول محور احساسات خواهد چرخید و از اخطارهای انضباط ساز و رافع محرومیت بویژه در بحث تغییر مدیریتهای مهم خدماتی خبری نخواهد بود.
آری ممکن است اخطارهایی صادر و داده بشود اما آنها صوری، تخدیری و هماهنگ شده با مدیران اخطار شونده خواهد بود، دقیقا شبیه به اخطارهای شهردارچیهای تهرانی و غیر تهرانی که در پشت هر اخطاریه شان کلکسیونی از انتفاعهای شخصی و جمعی خوابیده است.
اگر منشاء اخطارها قانون و مسئولیت پذیری می بود، احشام سوء مدیریت شهر و استانمان به این درجه از پرواری نمی رسید.
اخطارهای فرمایشی و بدون پشتوانه بیماری جدید استان خوزستان است که درمان آن آسان به نظر نمی رسد.

*علی عبدالخانی*
*شنبه دوم بهمن ۱۳۹۵*

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *