۱- نقل است که در بعضی از نمایندگان محترم در حوزه انتخابیه خود تا آنجا پیش می روند که در چینش نیروهای مورد نظر خود حتی از یک کارشناس ساده نیز نمی گذرند، گویی دخالت در امور اجرایی و صنایع تولیدی شهر و شهرستان را جزء ملک طلق خود دانسته و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند .

زیرا بر این باورند که با داشتن بدنه اجرایی شهر و شهرستان راه انتخاب مجدد خود را هموارتر کرده و اقتدار خود را بیش از پیش بر امورات شهر محکم تر می کنند، لذا با این تصور است که نماینده می کوشد بدون داشتن تفکر استراتژیک و ایجاد اجماع ناشی از عملکرد مطلوب خود، سیاهی لشکر بله قربان گو را بعنوان پشتوانه خود فراهم کند تا از طریق آنان، منطق نمایندگی خود را بر بنیانی کج استوار کرده و این نمایندگی را به ظاهر استمرار و بقاء بخشد. لذا با این تصور است که بعنوان مثال نماینده محترمی که در کمیسیون کشاورزی حضور دارد از درد و رنج کشاورزان حوزه انتخابیه خود بی اطلاع است.

می توان از این دسته نمایندگان پرسید اگر براستی همین همتی که خرج عزل و نصب در حوزه انتخابیه می کردید صرف حمایت از کشاورزی حوزه  خود می شد آیا فی المثل کشت و صنعت های نیشکر کارون و هفت تپه به چنین وضعی می افتادند که حتی از دادن حقوق پرسنل خود ناتوان باشند؟

 باید پرسید چرا این قدیمی ترین کشت و صنعت های نیشکری استان تا بدین حد آسیب پذیر و ناتوان شده اند، آیا دخالت های غیر تخصصی در این واحدها یکی از دلایل و مشکلات آنان نیست، آیا سماجت و پافشاری برای قبولاندن نیروی مورد نظر خود علی رغم داشتن تخصص و تجربه مدیریت مرتبط، صحیح می باشد؟

۲- می توان از این نمایندگان محترم پرسید: آیا دادن وعده وعید برای پست و مقام در آستانه انتخابات اسفندماه به ما این مجوز را می دهد که سطح توقع عمومی را بالا ببریم؟

مدیران را برای عزل و نصب تحت فشار بگذاریم ؟ برای کشاورزی نیمه جان خوزستان، که زیر شدیدترین فشارها هستند، هزینه های تازه ای ایجاد کنیم، آیا ما قصد داریم که با هزینه های دیگران برای خود کمپین انتخاباتی راه اندازی کنیم و برنامه ها را طوری پیش ببریم که دیگران هزینه انتخاب ما را پرداخت کنند، آیا این روش پسندیده است؟ و آیا زمان پایان دادن به چنین تفکری فرا نرسیده است؟

۳- ای کاش نمایندگان محترم بدلیل وظیفه خود و حضور در کمیسیون کشاورزی فاجعه سدگتوند را که کشاورزان خوزستان به طور اعم و کشاورزان حوزه شوشتر و گتوند را بطور خاص در آستانه نابودی قرار داده، دقیق تر به گوش نمایندگان و هیات وزیران می رساندند.

 اما متاسفانه برخی از نمایندگان حاضر در کمیسیون کشاورزی به اندازه کافی عواقب خطرناک این سد و بلایی که بر سر کشاورزان آورده را به خوبی منتقل نکرده و آنچنان که شایسته است تبعات ویرانگر آن را به گوش مسئوولین کشوری نرسانده اند. آیا فریادرسی برای کشاورزی خوزستان و کشاورزان آواره حوزه گتوند وجود ندارد؟

و آیا این برخورد  برخی از نمایندگان همین اشتغال موجود و  پایدار خوزستان را بر باد نخواهد داد ؟